۱۳۸۷ فروردین ۲۹, پنجشنبه

معرفي اعضاي فني / مهر 84

احمدرضا يوسفي
اينجانب «احمدرضا يوسفي» دي ماه سال 1377 توسط جناب آقاي رضا اماني با سازمان دانشجويان جهاددانشگاهي آشنا شدم ابتدا كار بنده راه اندازي سايت نشريه سازمان دانشجويان بود كه تا زمان تاسيس خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) مجوز نگرفت, پس از مدتي به بنده گفته شد كه آقاي دكتر فاتح مجوز تاسيس يك خبرگزاري گرفته‌اند و من نيز مي‌توانم يا در سازمان دانشجويان باقي مانده و يا در راه اندازي خبرگزاري سهيم باشم كه بنده حالت دوم را پذيرفته و به خبرگزاري آمدم, ابتدا هيچ سازمان و يا شاكله داخلي وجود نداشت و تنها تمامي افراد در حال جمع آوري اطلاعات در خصوص چگونگي راه اندازي خبرگزاري بوديم؛ بنده چند روزي از طريق اينترنت سايت‌هاي مختلف خبري را چك كردم و اطلاعات بدست آمده را به همراه اطلاعاتي كه بنده از خبرگزاري جمهوري اسلامي (ايرنا) داشتم و نيز نظرات اوليه خود در خصوص ساختار فني خبرگزاري به يكي از همكاران آن زمان ارائه كردم.
مدتي بعد متوجه شدم كه اطلاعات ارسالي مفيد ارزيابي شده و جهت تهيه اطلاعات بيشتر و تحقيق در خصوص نحوه كار ديگر خبرگزاري ها بنده به همراه «دكتر مصطفي فاطمي» ؛ «مهندس مهرداد آگاهي» و «دكتر بابك نگاهداري» مدتي تحقيقات زيادي انجام داديم. تا اين لحظه هيچ گونه متد و يا سيستم خاص گردش الكترونيك خبر و ارائه آن به كاربر را در نظر نداشتيم تا اينكه اطلاعات بدست آمده به همراه اطلاعات بخش هاي ديگر مانند بخش خبر , بخش اجرايي جمع آوري گرديد و در اختيار جناب آقاي دكتر فاتح قرار گرفت.
در همان زمان جلسه اي با مديرعامل محترم وقت ايرنا و مديران ارشد آن خبرگزاري برگزار شد كه بنده بدليل عدم اطلاع از زمان آن حضور نداشتم و تنها در جريان جلسه قرار گرفتم كه پيشنهاد ايرنا علاوه و بر همكاري متقابل, راه اندازي خروجي مستقل خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) بر روي ايرنا بود كه اين پيشنهاد در آن زمان و با توجه به دانش ما از ساختار خبرگزاري, پيشنهاد ارزنده‌اي بود اما تلاش همه بخش ها جهت ارائه يك كار مستقل ادامه داشت تا اينكه در حدود اواسط شهريورماه 1378 بنده براي مدت حدود يك ماه از سيستم جدا شدم چون به نظرم پيشرفتي در كار پس از چند ماه تحقيق و جمع آوري اطلاعات حاصل نشده بود , از طرفي بودجه مورد نظر ما براي ايجاد خبرگزاري حدود 300 ميليون تومان برآورد شده بود كه تنها با 10% آن موافقت شده بود!!
حدود اواسط مهرماه 1378 يك روز از سازمان دانشجويان با بنده تماس گرفته شد و اعلام شد كه با بودجه مورد نظر جهت راه اندازي ايسنا تامين گرديده لذا من بايد هرچه زودتر به خبرگزاري مي رفتم و امكانات مورد نياز جهت راه اندازي را خريداري كنم.
فرداي آن روز پس از مراجعه بنده به ساختمان سازمان دانشجويان كه ديگر محل استقرار خبرگزاري شده بود متوجه شدم كه تنها 15 ميليون تومان براي تجهيزات و ايجاد يك معاونت پر هزينه (معاونت فني) در نظر گرفته شده است و بنده مجبورم كه كار را بر اساس همين مقدار بودجه به گونه اي طرح ريزي كنم كه تا حدود حداكثر يك ماه بعد 13 آبان 1378 سايت خبرگزاري قابل عرضه باشد!!!
علت راه اندازي در روز 13 آبان نيز به مصاحبه جناب آقاي دكتر منتظري رياست محترم جهاددانشگاهي با يكي از نشريات آن وقت برمي‌گشت كه ايشان در آن مصاحبه نويد راه اندازي خبرگزاري دانشجويان ايران را در روز 13 آبان را داده بودند.

*********************

مجتبي نجف تبريزي (امير نجفي)
اينجانب در شهريور ماه سال 1376 در جهاددانشگاهي واحد علوم پزشكي تهران مشغول فعاليت شدم در آن موقع دكتر فاتح معاون فرهنگي جهاددانشگاهي واحد علوم پزشكي تهران بودند .بعد از چند ماه ايشان رئيس جهاددانشگاهي واحد علوم پزشكي تهران شدند و تا شهريور سال 1378 در آن واحد مشغول فعاليت بودم.
اواخر مهرماه 1378 بود كه دكتر فاتح پيشنهاد كار درخبرگزاري را به بنده دادند. اوايل آبان ماه 1378 بود كه صبح زود به محل خبرگزاري مراجعه كردم و با دكتر داوري و چند تن از دوستان آشنا شدم.
حوالي ظهر همان روز بود كه با دوست خوب و برادر گرامي جناب آقاي يوسفي آشنا شدم كه ايشان در همان روز توضيحات كلي كار را ارائه دادند و قرار شد كه مسئوليت حفظ و نگهداري سخت افزارداخل مجموعه بر عهده اينجانب باشد و تا به امروز به عنوان مدير شبكه و سخت افزار خبرگزاري دانشجويان ايران مشغول فعاليت مي‌باشم.
البته در كنار آن طراحي‌هاي مجموعه از جمله كارتهاي خبرنگاري و شناسائي و سربرگهاي مجموعه و نيز بخشي از سايت خبرگزاري را كه شامل طراحي آيكونها و بخشهاي گرافيك آن بود را نيز برعهده اينجانب قرار گرفت.
در آن زمان سايت ايسنا افتتاح آزمايشي شده بود و يك شبكه bus با مجموع 6 ايستگاه كاري مشغول كار بودند.
اوايل كار با 8 مودم و 2 سرور كارمونو شروع كرديم و يه اتاق ساده كوچك براي اتاق سرور اختصاص يافته بود كه تا به امروز هم در همين اتاق مشغول كار هستيم.
يك روز تصميم گرفتيم با توجه به گسترش كار و اضافه كردن سيستم، شبكه داخلي را تغيير بدهيم كه تا ساعت 2 نيمه شب به طول انجاميد.
در آن زمان فكر نمي‌كرديم كه روزي مجموعه آن قد ر بزرگ شود كه در تمام ساختمان كابل كشي انجام شود ولي در طول 6 ماه به مرور 4 كيلومتر كابل كشي داخل ساختمان انجام شد و به مرور زمان تمامي نقاط ساختمان كابل كشي شد و كامپيوتر قرار گرفت.
اوايل كار تماس مشتركين با ايسنا خيلي حساس بود به علت نا آشنايي مخاطبان با اينترنت و اينترانت به تمامي روزنامه‌ها و برخي از مشتركين مراجعه كرده و آنها را به سايت ايسنا متصل مي‌كردم حتي چند بار با خود دكتر به جاهاي مختلف رفته و مشكلات تماس با ايسنا را رفع كرديم.تقريبا از سال 1380 سفرهاي متعدد داخلي و خارجي به عنوان مسئول فني با مقامات عاليرتبه كشور انجام دادم و از زمان راه اندازي اولين دفتر خبرگزاري در داخل كشور مسئوليت فني اين دفاتر نيز بر عهده اينجانب قرار داده شده است.

*********************

محسن احمدي
متولد 1362 – تهران
آشنايي و اولين حضور؛ در صبح روز جمعه 12 مرداد سال 1380 پس از مدتي فراغت از تحصيل و نيز كسب تجربياتي در انجام كارهاي مختلف، يكي از دوستان با تماس تلفني پيشنهاد كار در ايسنا را به من داد و گفت كه ايسنا تصميم گرفته است كه در راستاي گسترش فعاليت‌هاي خود يك نيروي حروفچين خبر به كادر حروفچينان خود اضافه كند و چون مي‌تواند موقعيت مناسبي برايم باشد اگر مايل باشم مي‌توانم به آنجا بروم.
با شناخت قبلي كه توسط دوستانم از ايسنا داشتم، بي‌درنگ اين پيشنهاد را پذيرفتم و خودم را به ايسنا رساندم. بلافاصله پس از حضور در ايسنا به آقاي شاكري كه مسووليت هماهنگي‌هاي نيروهاي حروفچين خبر را برعهده داشت معرفي شدم و از همان روز كار خود را به صورت آزمايشي در ايسنا آغاز كردم.
فعاليت‌هاي من در ايسنا؛ پس از طي دوران آزمايشي در بخش حروفچيني خبر و به پيشنهاد يكي از دبيران سرويس‌ها اولين فعاليت‌هاي خبري خود را در اين رسانه آغاز كردم و پس از مدتي كار خبرنگاري در سرويس علمي به دستور جناب آقاي دكتر فاتح (مديرعامل محترم ايسنا) به عنوان خبرنگار سرويس سياسي معرفي شدم.
در طول اين مدت تمام تلاش‏، توان و انرژي خود را به كار گرفتم تا بتوانم به بهترين شكل ممكن با يادگيري و به‌كارگيري تجربيات ديگر دوستان خبرنگار با موفقيت، اين حرفه را فراگيرم
در آذر ماه سال 1382 كار در حوزه‌ي خبر را كم‌تر كرده و به توصيه دكتر فاتح فعاليت خود را به عنوان مسوول دفتر ايشان در حوزه مديريت متمركز كردم.
پس از حدود دو سال فعاليت در حوزه مديريت و نيز با توجه به تجربياتي كه در زمينه‌ي برنامه‌نويسي داشتم‏، از شهريور ماه سال 83 نيز به عنوان مدير اداره نرم‌افزار خبرگزاري دانشجويان ايران به فعاليت خود در اين خبرگزاري ادامه داده‌ام.
ادامه‌ي حضور در ايسنا؛ حضور من در ايسنا به صورت يك اتفاق بود اما ماندگاري‌ و تداوم حضورم در اين رسانه به صورت يك واقعيت است و تا زماني كه احساس كنم حضورم در ايسنا مفيد است و مي‌توانم با معلومات و تجربياتم به ايسنا و پيشرفت اين رسانه كمك كنم در اين خبرگزاري خواهم ماند.
ايسنا بهترين سكوي پيشرفت؛ به نوعي پيشرفت‌ها و فعاليت‌هاي خود را در تمامي زمينه‌ها مرحون ايسنا مي‌دانم. چرا كه اگر مديران مجموعه به نيروهاي جوان و كم‌تجربه‌اي چون من اعتماد نمي‌كردند و به من فرصت حضور نمي‌دادند شايد هرگز نمي‌توانستم آنطور كه بايد و شايد از تمامي توانايي‌هاي خودم بهره‌گيرم و به اين مرحله برسم.
پيشرفت ايسنا؛ به عقيده من پيشرفت ايسنا حاصل همكاري مستمر و ارتباط مؤثر جوانان با انگيزه‏ دانشگاهي و اقشار مختلف اجتماعي است كه مديران با تجربه و معتقد به نظام جمهوري اسلامي نيز به عنوان كاتاليزور نقش بسيار مهمي را در اين پيشرفت ايفا كرده‌اند.
سرمايه‌هاي ايسنا؛ از مهمترين سرمايه‌هاي ايسنا، انگيزه، شور، نشاط و انديشه جواناني است كه با حمايت‌هاي معنوي مديريت و ساير كارمندان اين رسانه توانسته‌اند به عنوان معتبرترين مرجع خبري در داخل و خارج از كشور بدل گردند.

*********************

فضه پناهلو
بگذار تا ز شارع ميخانه بگذريم
كز بهر جرعه‌اي همه محتاج اين دريم
روز نخست چون دم رندي زديم و عشق
شرط آن بود جز ره آن شيوه نسپريم

هیچ نظری موجود نیست: