۱۳۸۷ اردیبهشت ۱, یکشنبه

نوشته‌هاي خبرنگار ايسناي قزوين

منبع: وبلاگ «من و ايسنا»
این وبلاگ به روزنوشته‌های «حسین طاهری قزوینی» سردبیر دفتر قزوین خبرگزاری ایسنا اختصاص دارد.


از ایسنا می نویسم...!!
به روز نکردن من و ایسنا آن هم در این مدت که حاشیه ها بیش از پیش گرد ایسنا و ایسنایی ها – چونان جغد شوم روز یکشنبه های ترانه ی هفته ی خاکستری – در پرواز است برای مخاطبان شگفت آور بود چه آن که انتظار می رفت در این طوفان شایعات و کولاک اخبار موثق و غیر موثق ، من به عنوان دبیر خبرگزاری ایسنا از نوشتن باز نمی ماندم.
ذکر رویداد های این چند مدت را باید در چارچوب کتابی روایت کرد. با این حال خوشحالم که ایسنا چونان خبرگزاری های دیگر فعال ، خود نیز خبرساز است و این نشان از زنده بودن این رسانه و اهمیت آن برای مخاطبانش است چه آن که تنها افت و خیز های ایسنا در آمار اخبار خروجی اش به چشم می آید و یک ایسنایی آن قدر فضا را برای نقد از خانواده رسانه ایش فراهم می داند که این چنین می نوازدش!!
به هر حال امیدوارم بتوانم من و ایسنا را آن چنان که شایسته است به روز کنم.با ذکر این نکته که موارد اعلام شده در این وبلاگ صرفا ً نظر شخصی من و است و آن چه که عقیده ایسناست تنها در پایگاه اینترنتی اش نمود دارد.این را گفتم تا بدانید همه دلایلم برای به روز نکردن من و ایسنا خودخواسته نبوده است.
با این حال زیستن در اتمسفر ایسنا برایم شیرین و دوست داشتنی است آن چنان که در همه این مدت که " فکر رفتن و نموندن " دغدغه ام شده بود و همه چیز برای جدایی ام از ایسنا آماده ، نتوانستم !!
به اصرار دوستان برای انتخابات خانه مطبوعات استان نامزد شده ام.از مجموعه ایسنای جدید و قدیم من و حسن حسن زاده به ترتیب در بخش خبرنگاران محلی و بازرسین کاندیدا شده ایم. با وجود آن که به ثمر بخش بودن شکل گیری نهاد های دولتی جهت دفاع از حقوق صنفی هر مجموعه ای بدبین هستم با این حال امیدوارم خانه مطبوعات به عنوان ابزاری حمایتی و با حفظ استقلال نسبی از دولت ، در پیشبرد اصول روزنامه نگاری حرفه ی موثر باشد.
خبر مهم این روزهای ایسنا هم شکست آمار 10 خبر در روز بود که در حال حاضر این تعداد به 13 خبر رسیده که امیدوارم با کوشش بچه ها از این هم فراتر رود.حل مشکل کمی اخبار خروجی به من و همکارانم این آرامش را می دهد که به کیفیت اخبار توجه بیشتری داشته باشیم و دغدغه های علیرضا خدابخش در خصوص افت و خیز آمار اخبار روزانه و همین طور دلمشغولی های حسین آذربایجانی در مورد کیفیت اخبار و پرداختن به مسایل ریشه ای تر تا حدی برطرف شود.


+ نوشته شده در یکشنبه بیست و پنجم شهریور 1386ساعت 18:24 توسط حسین طاهری قزوینی 6 نظر

ایسنا متهم می شود...!!
1-به روز نکردن چند روز اخیر من و ایسنا را بگذارید به حساب یک سر و هزار سامان من.در تعطیلات جمعه و شنبه به دلیل ترافیک کارهای عمرانی حتی نتوانستم خانواده را در سفر به شمال کشور همراهی کنم.
البته انتقاد من از تعطیلی تحمیلی ایسنا در طول تعطیلات رسمی همچنان به جاست.متاسفانه در طول تعطیلات اخیر خبر آتش سوزی در بازار قزوین را در حالی که به موقع نیز از آن اطلاع یافتیم از دست دادیم.امروز باز هم این مورد را با حسن حسن زاده مطرح کردم.امیدوارم این مشکل حل شود و ایسنا هیچگاه به طور کامل تعطیل نباشد.
2- در طول غیبتم در من و ایسنا رویداد مهمی چون دومین جشنواره مطبوعات استان برگزار شد. برگزاری این جشنواره با شکل و شمایل کنونی یکی از آرزوهای بزرگ خبرنگاران هم نسل من در استان بود.چه آن که در طول مدیریت ابراهیم مشیری و مرحوم پیله وری با وجود اعتراضات مدنی روزنامه نگاران هیچ گاه این امر محقق نشد.در این میان تلاش حسین علیجانی و اعتماد محمد حسین شفیعی ها ، مدیر کل ارشاد استان به وی در تحقق این آرزو نقش اساسی داشته است.
شفیعی ها که روز پیش از جشنواره میهمان ایسنا بود اگرچه در جریان میزگرد ایسنا ، این رسانه را به جانبداری از طیف سیاسی خاص متهم کرد اما در عمل نشان داد که برداشت شخصی اش در عمل به وظایف کاری بی تاثیر است.این چنین است که اکثر برندگان جشنواره از تابان و نامه قزوین هستند و شفیعی ها در گفتگو با سیمای قزوین از محمد خیر خواه – عکاس خبرگزاری یونایتد پرس- به عنوان افتخار استان یاد می کند.
از خانواده ایسنا علاوه بر رتبه سومی من در بخش تیتر ، عرفان دادخواه در گزارش تصویری و شهرام رحیمی در بخش عکس دوم و سوم شدند.
به هر حال به اعتقاد باید مطبوعات ، صدا و سیما و خبرگزاری ها به طور مجزا مورد قضاوت قرار گیرند چون اصول حرفه ای حاکم بر هر کدام با دیگری متفاوت است.مثلا ً در خصوص اخبار تاکید خبرگزاری ها در انتقال هر چه سریعتر اخبار است و به همین دلیل به ناچار باید از سخت خبر استفاده کنند که معمولا ً به شدت وابسته به عنصر زمان است ، در حالی که مطبوعات و هفته نامه ها می توانند با فراغ بال اقدام به تهیه نرم خبر ها کنند که معمولا ً ماندگار تر و عمقی تر هستند و به قطع یقین در داوری ها بیشتر به چشم می آیند.
به هر حال ایسنا تنها خبرگزاری استانی بود که موفق به در یافت رتبه های برتر در جشنواره امسال شد.
اتفاق نه چندان مهم و البته قابل پیش بینی امسال ، اعتراض امید مافی ، سردبیر آوای تات به روند داوری ها بود.اعتراضی که پرده های ادب و شرم را درید و همه را نتاثر کرد.مافی امروز با ادامه اعتراض همراه با اهانت خود در نشریه اش که به گزاف آن را پرمخاطب ترین نشریه استان می داند عملا ً به تنها منتقد جشنواره دوم مطبوعات بدل شده است.
در این مورد بیشتر نمی نویسم چون هیچگاه به دنبال نقد شخص نبودم و معتقدم باید بیشتر در جستجوی زمینه ها و عواملی که منجر به ظهور ناهنجاری می شود بود.
3- محمد خیرخواه در تعطیلات اخیر فرصت یافت تا چند روز را در قزوین سر کند.حضور محمد و دوستان همکار در دومین دور انتشار نامه در تحریریه جدید این هفته نامه خاطره انگیز و نوستالژیک بود.در مورد محمد به گفتن این نکته بسنده می کنم که وی می داند از کجا آمده ، در حال حاضر در کجا ایستاده و چه راهی در پیش دارد.این گونه است که گذشته و دوستانش را فراموش نکرده است ، از موقعیت کنونی خود دچار غرور نمی شود و می داند که هنوز راه درازی برای موفقیت در پیش دارد.جمع کردن همه این ها در کنار هم کار آسانی نیست.
برایش آرزوی سلامتی و دستیابی به توفیقات حرفه ای را دارم و امیدوارم به آرزوی بزرگش نیز برسد...
4- عباس قدس ، معاون سابق فرهنگی جهاد دانشگاهی و عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی در جریان دومین جشنواره مطبوعات ایسنا را به بی ادبی نوشتاری متهم کرد.حسین آذربایجانی نیز در سنگ نبشته های یک زایر پاسخی به این اتهام نگاشته که جالب توجه است.اما از آن جا که به نظرم اظهار نظر کردن در خصوص ادبیات روزنامه نگاری و خبر نویسی احتیاج به حداقل مطالعه و تفحص دارد و گویا آقای قدس از این حداقل هم – البته در زمینه روزنامه نگاری حرفه ای - بی بهره هستند از ارائه پاسخ مبسوط به ایشان خودداری می کنم.
به هر حال به ایشان هم حق می دهد که اگر روزی در خصوص ادبیات حاکم بر صنف قابل احترام ایشان اظهار نظر کردم همین جواب را نثارم کند!!

+ نوشته شده در دوشنبه بیست و دوم مرداد 1386ساعت 0:26 توسط حسین طاهری قزوینی 8 نظر

و اینک دهمین خبر!!
خستگی جمعه های نفس گیر من که معمولا ً با پیگیری کارهای عمرانی و همین طور فوتسال و ...همراه است روزهای شنبه خودش را نشان می دهد.به خصوص که دیشب به خاطر ضیافت شامی که بهنام محمودی به دلیل جشن تولدش ترتیب داده بود نتوانستم به موقع استراحت کنم.
البته قرار گرفتن 10 خبر بر روی خروجی ایسنای قزوین تا حدودی از خستگی مختص شنبه هایم کاست.پیگیری بچه ها جهت اطلاع از سرنوشت اخباری که تا پیش از این روی سایت قرار نگرفته بودند منجر به شکستن آمار اخبار روزانه از زمان فعالیتم در ایسنا شد.
البته هنوز در ابتدای راه هستیم.افق ایسنا برای آینده رسیدن به آمار 15 خبر در روز در نیم سال دوم است.امروز در جلسه دبیران سرویس با تاکید بر این مطلب استراتژی جدید ایسنای قزوین را در زمینه اطلاع رسانی اعلام کردم.بر اساس این استراتژی می کوشیم میزان اخباری را که به دولت و مسئولین ارتباط دارد با اخبار حوزه های غیر دولتی و مردمی هماهنگ سازیم.به شخصه وقتی لیست اخبار ایسنا را می بینم احساس می کنم که ایسنا دارد به رسانه دولتی ها و مسئولین بدل می شود.درست است که همه اخبار این حوزه در جهت تایید صرف نیست و اظهارات انتقادی برجسته تر است اما جای خالی اخبار حوزه های غیر دولتی ، کارشناسان مستقل و ...احساس می شود.
امروز از بچه ها خواستم تا حداقل نیم ساعت از وقتشان را به جستجو برای یافتن سوژه در حوزه فعالیتشان اختصاص دهند تا با مشکل وابستگی به فکس روابط عمومی ها یا اخبار پایگاه های اینترنتی ادارات و نهاد ها مواجه نشوند.
خودم هم متعهد شده ام تا در این امر شریک باشم .امروز چند تا از بچه های کلاس مبانی خبرنویسی در خصوص تکلیف جلسه اول توضیحاتی را می خواستند.تکلیف این جلسه که در مورد مبانی ارتباط و رسانه ها بود یادداشت کردن ارتباط های غیر کلامی دانشجویان در یک روز مشخص است.چه دانشجو خود فرستنده پیام غیر کلامی باشد و چه مخاطب.
متاسفانه اکثر ما ارتباط را در حیطه کلام معتبر و واقعی می دانیم در حالی که حوزه ارتباطات غیر کلامی بسیار گسترده تر و از جهاتی تاثیر گذار تر است.البته هدف من از ارائه این تکلیف تنها و تنها حساس شدن مجاری دریافت اطلاعات از محیط دانشجویان است و بس و هر گونه ارتقایی در این زمینه من را به هدفم می رساند.
امروز خانم عبداللهی ، خبرنگار ایسنا در آبیک – که الحق از نیروهای پر تلاش و کوشا و بااستعداد هستند – در جلسه دبیران سرویس ها از احتمال پلمب کارخانه سیمان آبیک خبر دادند. قرار شد تا در طول هفته جاری به طور اختصاصی این خبر و صحت و سقمش را پیگیری کنند .کارخانه سیمان آبیک که زمانی یکی از بزرگترین واحد های تولید سیمان در خاور میانه قلمداد می شد امروز به معضل زیست محیطی بزرگی تبدیل شده است.جالب آن که در حالی که عوارض زیست محیطی فعالیت این کارخانه به ساکنان آبیک و قزوینی ها می رسد عوارض ناشی از حیات کارخانه سیمان به استان تهران تعلق دارد..این هم از عجایب تقسیمات کشوری در ایران است.

+ نوشته شده در یکشنبه چهاردهم مرداد 1386ساعت 0:3 توسط حسین طاهری قزوینی 5 نظر

مهرورزی شهردارانه و تساهل و تسامح وطنی!!

1- همه چیز داشت به خوبی پیش می رفت.یک روز کاری خوب با راندمان نسبتا ً رضایت بخش .کارهای روزانه ام در ایسنا آن قدر خوب پیش رفت که توانستم سری به احسان میرزاده و پسر عمویم و پروژه های عمرانی که در سطح شهر انجام می دهند بزنم.حتی موفق شدم کمی هم استراحت کنم.اما همه چیز از برقراری تماس تلفنی با عیسی صفری آغاز شد.از آهنگ صدای عیسی احساس کردم که در جلسه است.می دانید کدام جلسه؟ مصاحبه مطبوعاتی محمود کمالی ، شهردار قزوین!!
داغ کردم.یاد آن همه پیگیری خودم و محمد آریان پور برای انجام مصاحبه اختصاصی با کمالی افتادم و این که چطور کمالی و صفت اله صالحی ما را به مصاحبه مطبوعاتی حواله می دادند.به سرعت باد خودم را به دفتر شهردار رساندم.تنها چند دقیقه تا پایان نشست خبری باقی بود.
جالب تر آن که خبرنگاران حاضر در مصاحبه رو در رو با شهردار ناچار بودند سووالات خود را به صورت کتبی به ایشان ارائه دهند تا در صورت صلاحدید پاسخ گیرند!!
در موقعیتی مناسب شروع به صحبت کردم و گفتم: البته ما میهمان نا خوانده این جمع هستیم ، چون برپایی این جلسه به ما اعلام نشده است.
بلافاصله صالحی واکنش نشان داد و گفت : حتما ً ارسال شده ولی به دست شما نرسیده.
من هم در پاسخ گفتم : امیدوارم چنین باشد و من اشتباه کنم.
اما سووالم را این گونه مطرح کردم: چرا دیدگاه شهرداری نسبت به رسانه ها دیدگاه بدبینانه و همراه با سوء تفاهم است؟
بعد مثالی را مطرح کردم: آقای خاکساران بنا بر فکس ارسالی توسط روابط عمومی شورای شهر عنوان داشته اند که 85 درصد نیروی انسانی شهرداری توصیه ای هستند ، اما وقتی رسانه ها به نقل از همین منبع خبر را منتشر می کنند می بینینم که آقای ظاهری ، رییس شورای شهر مطبوعات را متهم به ایجاد تفرقه و سست کردن پایه های ارتباطی شورا و شهرداری می کنند.
اشاره کردم که شما یک بار به خبرنگار ایسنا گفته اید با شما مصاحبه نمی کنم چون شما غرض ورزی می کنید.
کمالی اما در پاسخ شروع کرد به بیان اظهاراتی گنگ و پراکنده که هیچ ربطی به سووال من نداشت . بعد ناگهان به ارائه پاسخ به سووالی که گویا خودش برای خودش مطرح کرده بود پرداخت.
بلافاصله گفتم : من جواب سووالم را نگرفتم.
کمالی هم گفت : بله! هم ما و هم شما باید مقداری خودمان را درست کنیم.باید با یکدیگر مهربان باشیم.
بعد ادامه داد : مسایلی که شمار روی آن ها دست می گذارید تخصصی هستند ...
می خواستم بگویم که اتفاقا ً ما هم مسایل تخصصی را دنبال می کنیم و همین یک هفته پیش معاون معماری و شهرسازی شما که در جلسه هم حضور دارند در میزگرد تخصصی بررسی طرح توسعه راهبردی شهر قزوین که توسط ایسنا برگزار شده بود شرکت داشتند.اما صالحی پیش قدمی کرد و گفت : آقای طاهری وقت دیگر دوستان را نگیرید و با دعوت جمع به ذکر صلوات به تعبیر خود قائله را ختم به خیر کرد.
پس از جلسه هم صالحی خود را به من رساند و گفت : شما دیدتان منفی است وگرنه ما فکس را ارسال کرده ایم حالا ممکن است دستگاه فکس شما کاغذ نداشته باشد، غافل از این که سیستم دریافت فکس ایسنا رایانه ای است و نگرانی ایشان از بابت اتمام کاغذ فکس با این سیستم و همین طور مجهز بودن دستگاه های فکس به نگهداری فکس های ارسالی در حافظه خود در صورت فقدان کاغذ سال هاست که رفع شده است!!
بعد از این ها هم خبرنگاران با دریافت هدایای خود ، راضی و بی دغدغه شهرداری را ترک کردند.من به خاطر قانون ایسنای قزوین که دریافت هدیه از سوی نهاد ها را برا ی خبرنگارانش ممنوع کرده است از پذیرش هدیه صرف نظر کردم.جالب آن که خبرنگاران مرا سرزنش می کردند و می گفتند : حاج آقا(منظور آقای صالحی ) ناراحت می شوند برو هدیه ات را بگیر!!
در آخر یادآور می شوم که امیدوارم واقعا ً غرضی در عدم دعوت از ایسنا وجود نداشته باشد و این را هم بگویم اگر به این اطمینان دست یابم که واقعا ً قصد بر دعوت از ایسنا بوده ولی به هر دلیل ما از آن مطلع نشده ایم ( مثلا ً مشکل نرم افزاری و ...) حاضر به عذرخواهی هستم ولی از آن جایی که حدیث نیز به مراسم دعوت نشده بود حدس می زنم که واقعا ً قضیه بایکوت خبری ایسنا و حدیث از سوی شهرداری قزوین صحت دارد.
2- چند روز پیش بود که یکی از بچه های تحریریه مطلعم کرد که اخبار ایسنا بدون ذکر منبع به وفور در بخش های خبری صدا و سیمای استانی مورد استفاده قرار می گیرد.این موضوع را زیاد جدی نگرفتم اما اصرار خبرنگار مبنی بر استفاده کامل و بدون جرح و تعدیل خبر تنظیمی توسط خود او کنجکاوم کرد.امروز بخش خبری ساعت 17 را دیدم.باور کردنی نبود حداقل 3 یا 4 خبر ایسنا به طور کامل و در کنار تصاویر آرشیوی روخوانی شد.به نظر می رسد بعد از استفاده بدون ذکر منبع خبرگزاری فارس از اخبار ایسنا نوبت به صدا و سیما یی ها رسیده است.
این معضل در طول این همه سال روزنامه نگاری و کار رسانه ای همیشه برایم در آور بوده که چطور کسی از حاصل دسترنج خبری و یا ادبی دیگری به نام خود بهره برداری می کند.در همه دنیا به این مساله می گویند سرقت ادبی !!
اما این جا به این پدیده می گویند فراموشی و یا اشتباه و سهل انگاری.ببینید چقدر تساهل و تسامح در مملکت ما هست و خودمان خبر نداریم!!
+ نوشته شده در پنجشنبه یازدهم مرداد 1386ساعت 0:19 توسط حسین طاهری قزوینی 4 نظر

درباره شهریاران شهر ، سید ناصر قوامی ، تراژدی و کمدی...
نه برادر! ما اشتباه نکردیم
گفتگوی سید ناصر قوامی با هفته نامه حدیث که ضمیمه شماره سوم این نشریه از وی به عنوان مرکز ثقل جریان اصلاح طلبان قزوین نام برده بیش از هر چیز صحنه ای تراژیک از نمایشی که بی انتها و بی هدف بر صحنه است را تداعی می کند.
با این تفاوت که این پرده از نمایش برای آنانی که فرمول حاکم بر چنین حکایت هایی را از بر هستند قابل پیش بینی و انتظار بوده است.
سید ناصر قوامی در این گفتگو چونان چند مصاحبه پیشین خود فی البداهه علل همه ناکامی های جبهه اصلاحات را در استان بر دوش جوانانی که عنوان "شهریاران شهر قزوین" و یا به تعبیر ایشان " شهریاران جوان" !! را یدک می کشند انداخته است.
اما این "شهریاران شهر" چه کسانی اند ؟ چگونه ناکامی اصلاح طلبان قزوینی را رقم زده و باعث تشویش ذهن مرکز ثقل اصلاحات و دوستانشان شده اند؟
اطلاعات ارائه شده از سید ناصر قوامی مارا به این پاسخ می رساند:
"شهریاران شهر قزوین" گروهی نفوذی اند که از سوی جبهه ضد اصلاحات برای بر هم زدن برنامه های (کدام برنامه ها مشخص نیست) اصلاح طلبان مأموریت داشته و با دریافت پول و امکانات در پی ایجاد موازی سازی در این جریان بودند.
بر اساس گفتگوی آقای قوامی با وبلاگ حسین علیجانی نیز مشخص می شود که جمع آرای این گروه با جمع آرای لیست اصلاح طلبان برابر بوده و اگر ائتلاف دو طیف شکل می گرفت ، اصلاح طلبان پیروز انتخابات شورای سوم شهر قزوین می شدند.
اما این اطلاعات با چه مستنداتی ارائه شده است؟
پاسخ آقای قوامی در برابر این پرسش حدیث که چه مستندی در این باره دارید روشنگر است : مستند به آن شکل که نه ! اما اطلاعات دقیق داشتیم(!!)
خط اصلی داستان تراژیک ما این است: قربانی نظارت استصوابی و منتقد اصلی شورای نگهبان با ادبیات آشنای نهاد های نظارتی سخن می گوید. به همان راحتی اتهام می زند ( با خطاب قرار دادن شهریاران به عنوان نفوذی ، وابسته به جبهه ضد اصلاحات و ...)، بی محابا توهین می کند( با ذکر عباراتی چون چند جوان بی تجربه و ...) و در مقابل این سووال که چه مستنداتی برای این همه توهین و افترا و بردن آبرو و کرامت انسان ها دارید می گوید: مستند به آن شکل که نه!!
این تراژدی طنز گونه برای آنان که نخستین بار از برآوردن پرچم مستقل تحت عنوان "شهریاران شهر قزوین" برای جلوگیری و مقابله با انحراف حرکت های آزادی خواهانه در استان سخن گفتند البته کاملا ً قابل پیش بینی بود. چه آن که شهریاران بر این اساس دو ماه مانده به انتخابات شوراها در دفتر حزب اعتماد ملی رویدادهای پیش رو و آینده اصلاح طلبی متاخر و غیر پویا و سنتی را برای جمعی از اصلاح طلبان شرح داده بودند.
قرار بود محتوای این جلسه سر به مهر باقی ماند اما تداوم اهانت ها و اتهامات سبب ساز شد تا بخشی از آن چه در آن جلسه گذشت ذکر شود:
در آن جلسه به طور شفاف دیدگاه های جمعی که بعد ها نام شهریاران شهر را بر خود نهادند مطرح شد.حرف اصلی آنان این بود که فرایند اصلاح طلبی تحت رهبری مثلث شیخیون و زیر پرچم حکمیت و با پیشروی احزابی که از حزب تنها نامی را یدک می کشند در خور جنبش اصلاحی و آزادی خواهی نبوده و نیست.همین و بس!!
در واقع برای ما جالب بود که چطور کسانی که نتیجه ناخوشایند حکمیت را در انتخابات مجلس ششم تجربه کرده بودند باز تن به حکمیت می دهند؟ جالب بود که چگونه فریاد های (...) بر علیه جبهه مشارکت در صحن علنی مجلس به فراموشی سپرده شده است؟ چگونه رابطه ها با حسینیان ها و امثال آن ها توجیه می شود و چگونه با وجود مرگ رستم های اصلاحات در چاه شغاد ها می شود باز با طناب فرصت طلبان رفتن به ته ِ چاه ها را آزمود ؟!!
جواب قانع کننده ای در کار نبود.در عوض با جدی تر شدن حضور شهریاران در جریان انتخابات با پرچم ، برنامه و دیدگاهی متفاوت حملات آغاز شد.
عیسی صفری متهم به گرفتن خودرو و زمین از دولت اصول گرا گردید.حتی گم شدن پلاک جلوی خودروی پژویش در جریان یک سانحه رانندگی را به حساب این گذاردند که اصولا ً خودروهای شخصی متعلق به برخی نهاد های خاص پلاک جلو ندارند!!
البته این اتهامات در خصوص من با کمی لطافت همراه بود.من را فریب خورده جریان نفوذی می دانستند و برخی دیگر با دلسوزی می گفتند که نیاز مالی و ... باعث گرایش وی به سمت جبهه نفاق شده است!!
پاسخ این دوستان دارای حسن لطف به این پرسش ابتدایی که چه مستنداتی برای ادعاهایتان دارید دست کمی از پاسخ آقای قوامی نداشت : مستند به آن شکل که نه!!
جرم جوانان" بی تجربه نفوذی مزد بگیری" که تحت عنوان شهریاران می خواستند جبهه متحد و ناب !! اصلاح طلبان استان را به انحراف بکشانند این بود : طور دیگر اندیشیدن.
نمی گویم: مطلقا ً درست اندیشیدن که هر اندیشه ای را ضریب خطا و بدگمانی هست.طنز تلخ روزگار این است : آنان که خود را قربانی طور دیگر اندیشیدن می دانند طور دیگر اندیشیدن را تاب نمی آورند!!
البته می شود حدس زد که آقای قوامی به چه دلیل تا این اندازه شهریاران را می نوازد.چه آن که ایشان می پندارند مشکل ما با مثلث روحانیت شکل گرفته در رأس بدنه اصلاحات در قزوین است.طوری که در جایی از مصاحبه شان با حدیث به تقسیم بندی مدافع روحانیت و دشمن روحانیت اشاره می کنند.
افسوس ایشان که شأن خود را اجل تر از تشکیل حزب محلی می دانند به خاطر نمی آورند که همین جوانان نفوذی چگونه در مسیر پیروزی ها و ناکامی های سید محمد خاتمی خون ِ دل خوردند و میزان ارادتشان به ابطحی ها و عبدالله نوری ها و دیگر روحانیون آزاد اندیش تا چه حد است.
آقای قوامی ، شهریاران را به پول گرفتن از جبهه ضد اصلاحات متهم می کنند اما نمی دانند که جوانان به تعبیر ایشان نفوذی چگونه از خودرو و خط تلفن همراه و پس اندازشان گذشتند تا بر عقیده مستقلشان اصرار ورزند و نمی دانند که هنوز بدهی های حاصل از تبلیغات انتخاباتی بر دوششان سنگینی می کند.ملالی البته نیست که همه این ها هزینه های عمل سیاسی است .
آقای قوامی ما را نفوذی قلمداد می کنند در حالی که تقریبا ً تمام نامزدهای لیست اولیه شهریاران در گام اول رد صلاحیت شدند و با وجو د رایزنی های طولانی اما از موضع قدرت شهریارانی ها ، باز هم یک نفر از لیست اصلی شهریاران در گردونه تایید صلاحیت ها حذف شد.
چگونه شهریاران را نفوذی می خوانند در حالی که به استناد دوستان خود شما میزان افزایش آرای لیست شهریاران در بازشماری آرا از همه نامزدها بیشتر بود و همین امر هم یکی از دلایل توقف روند بازشماری محسوب می شد.
اگر شهریاران نقشه جبهه ضد اصلاحات بود چرا باید طراحان نقشه ، ناشیانه در آخرین گام طرح تعطیلی نامه را بریزند تا شما و دوستانتان فریاد برآورید که نامه نیز بخشی از پروژه نفوذی ها بوده است؟!!
چرا طراحانی چنین زیرک باید چنین دستاویزی را به فریب خوردگان نقشه خود تقدیم کنند تا دستشان رو شود؟!!
حکایت اما چیز دیگری است...
نه برادر ! ما اشتباه نکردیم.در همه لحظاتی که همه چیز برای استحاله راهی که آغازش کرده بودیم آماده بود چیزی در وجودمان زمزمه می کرد: اشتباه نکرده ای برادر !!
حالا آن زمزمه فریادی شده است که به گوش آنان که شنوایند رسیده است.
نقل است که خداوند بنده خطاکاری که به واسطه جرمی که مرتکب نشده مورد لعن و طعن و اتهام قرار گرفته و جان و آبرویش به تاراج می رود را مورد آمرزش قرار می دهد.
آمرزش شده گان خدا را طعن و اتهام بنده خدا آزار نمی دهد...
+ نوشته شده در دوشنبه هشتم مرداد 1386ساعت 18:37 توسط حسین طاهری قزوینی 6 نظر

از رسانه های تعطیل تا سیستم درمانی تعطیل تر !!
1-تجربه دور روز پیاپی تعطیلی کار و استراحت ، دیروز و امروز ، شاید پس از سال ها برایم پیش آمد. تجربه خوشایندی بود. جایی خوانده ام که دور بودن موقتی از جریان پایان ناپذیر و تمام ناشدنی اطلاعات برای کسانی که در رسانه ها کار می کنند لازم است.برخی کارشناسان علوم رسانه ای معتقدند که تعطیل بردار نبودن کار اطلاع رسانی معمولا ً به پدیده خبر زدگی در رسانه ای ها منجر می شود.یکی از عوارض این پدیده کاهش خلاقیت در نحوه انتقال اخبار و همچنین عدم درک صحیح ارزش خبری رخدادهاست.
البته استراحت موقتی ذکر شده نباید به معنای تعطیلی و استراحت کل رسانه باشد.اتفاقی که متاسفانه و ناخواسته گاهی اوقات برای رسانه های ایرانی پیش می آید و به همین دلیل خیلی ساده نمی توان بهترین رسانه های ما را به عنوان رسانه حرفه ای قلمداد کرد.حتی تصور این مساله در ایالات متحده و اروپا که رسانه هایی مثل تلویزیون و روزنامه ها برای مدت چند روز در تعطیلات باشند برای مخاطبان این رسانه ها خنده دار و دور از ذهن است.
به عنوان سردبیر یکی از دفاتر خبری یکی ار خبرگزاری های یکی از کشور های در حال توسعه و از لحاظ رسانه ای ، عقب افتاده دنیا کوشیدم با ارائه طرح حضور نوبتی اعضای تحریریه در تعطیلات آخر هفته ، این ضعف را کمی پوشش دهم اما متاسفانه این تصمیم مورد موافقت مدیران جهاد دانشگاهی - البته به دلیل معذوریت های اداری – قرار نگرفت و فعلا ً جمعه و تعطیلات رسمی برای ما هم تعطیل است.
یادم هست یکی از اساتید روزنامه نگاری در یکی از دوره های آموزشی می گفت : رویداد ها و حوادث آنقدر ملاحظه کار نیستند که تنها در ساعات کاری خبرنگار و رسانه اتفاق بیفتند...به هر حال روزنامه نگاری لوکالایز شده !! ایرانی چندان به این ضرب المثل های حرفه ای کار رسانه ای توجهی ندارد.
2- بر طبق قرار دوستانه هفتگی ، عصر های جمعه در سالن ورزشی الغدیر پایی به توپ می زنیم. به همت دوستان ورزشی نویس یک تایم سالن به روزنامه نگاران و البته هنرمندان اختصاص پیدا کرده که کار شایسته و خوبی است.اما گویا این اقدام شایسته برای من خوش یمن نیست.دیروز به شدت از ناحیه انگشتان پای چپ آسیب دیدم.مدارا کردن با درد و آزمودن انواع مرحم ها نیز کارا نبود تا این که امروز مجبور شدم تن به مراجعه به اورژانس بیمارستان تامین اجتماعی بدهم و تازه آن هنگام بود که دریافتم سیستم درمانی شهر ما آن هم در بیمارستانی که چندان به سوء ، شهرت ندارد تا چه حد وحشتناک است .
نحوه برخورد پزشک ، پرستاران ، پرسنل رادیولوژی و ...با بیماران و مراجعین توهین آمیز و زننده بود به نحوی که من و محمد آریان پور که همراهی ام می کرد را به شدت عصبانی کرده بود.تصور کنید بیماری را که از ارتفاعی سقوط کرده و در نوبت رادیو لوژی بی تابی می کند ولی تکنیسین فنی دستگاه ، در حال نوشیدن چای و گپ زدن با دوستش در خصوص فیلم سینمایی پخش شده از تلویزیون و یا استفاده از فن آوری بلوتوث !! است.
مودبانه ترین حرفی که امروز در بیمارستان شنیدیم ، بیا به جای عبارت معمول بفرمایید بود!!
خوشبختانه در یک بزنگاه ، یکی از آشنایان را که از پرسنل بیمارستان و اتفاقاً هم بازی ما در نبردهای سالنی عصر های جمعه است را رصد کردیم و وی کمی اوضاع را تلطیف کرد.
به جرأت میتوانم بگویم که ایران ، یکی از ناکارآمدترین سیستم های حمایتی از بیمار را در دنیا دارد. برخی دوستان فعال در عرصه بهداشت و درمان ، وقتی انتقادات من را می شنیدند همه مشکلات را به حساب کمی حقوق و نبود امتیازات صنفی می گذاشتند ولی به اعتقاد من ، این ها نیز دلایل موجهی برای برخورد زننده با مراجعین نیست.ای کاش همان طور که انجمن هایی برای مسایل مهمی چون آزادی بیان، حقوق صنفی و ...فعال شده اند ، انجمن هایی هم برای بهبود نظام درمانی کشور تشکیل می شدند و در مقابل آن چه در مراکز درمانی ما می گذرد ، واکنش نشان می دادند.
3-تصمیم گرفته ام روزهای جمعه کمتر در " من و ایسنا" بنویسم و به امید خدا وبلاگ دیگرم ، "محاق " را به روز کنم.به همین خاطر اگر روزهای جمعه در من و ایسنا ، پست جدیدی نیافتید مطمئن باشید که محاق به روز شده است.
همچنین می کوشم در روزهای 5 شنبه هر هفته ، یک یادداشت در خصوص رخدادهای بومی را بر خروجی من و ایسنا قرار دهم.امیدوارم این بار بد قول از آب در نیایم!!

+ نوشته شده در شنبه ششم مرداد 1386ساعت 22:49 توسط حسین طاهری قزوینی نظر بدهید

آرام چون بعد از ظهر های تابستانی...

شروع هر دوره کلاس های آموزشی خبرنگاری برای من همواره جالب و هیجان انگیز بوده است، چه آن که معمولا ً شناسایی پدیده هایی که بعد ها در جغرافیای کار رسانه ای قد می کشند در این کلاس ها میسر می شود.
فکر می کنم این پنجمین تجربه من در آموزش روزنامه نگاری باشد.همه تلاشم این است که هیچ دوره ای چه از نظر منابع مورد استفاده و چه فرم تدریس شبیه دوره دیگر نباشد.در دوره ای که از فردا آغاز می شود به آموزش مبانی خبر نویسی برای رسانه ها خواهم پرداخت و انشاء الله اگر عمری باقی باشد اولین دوره آموزش خبر نویسی پیشرفته را از مهر ماه آغاز خواهم کرد.
این روزها روزهای آرام و خلوتی است. دیگ رخدادهای سیاسی استان بر خلاف آب و هوای تابستانی نمی جوشد .البته مطمئنم که این آرامش خبر از طوفانی دارد.امروز حسین فدایی ، دبیر کل جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی به قزوین آمده بود.حسین آذربایجانی مأمور شد تا فدایی و همراهانش را همراهی کند.گویا دیروز هم حسین مصاحبه خوب و رضایت بخشی با وحید مقدم ، عضو شورای مرکزی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی در قزوین داشته است.وقتی حسین می گوید مصاحبه ، خوب شده یعنی مصاحبه شونده روز بسیار سختی را پشت سر گذاشته است!!
خبر دیگر از ایسنا این که الهام یزدیها ، خبرنگار فعال و دبیر سرویس میراث فرهنگی و گردشگری در دوره پودمانی رشته خبرنگاری دانشگده خبر پذیرفته شد.دوستان ما هم که در ایسنا در انتظار هر خبر شیرینی طلبی !! می گردند تا کامی شیرین کنند موفق شدند تا سور این توفیق را در کمترین فرصت ممکن نوش کنند.
مقدمات برگزاری دومین میزگرد تخصصی ایسنا هم با موضوع دولت الکترونیک در قزوین در حال فراهم شدن است.
مسئولیت برگزاری این میزگرد با ویدا ورزنده ، دبیر سرویس فن آوری اطلاعات ایسناست.برنامه بلندمدتی را برای تداوم این میزگردها در نظر گرفته ایم به طوری که در همین لحظه در حال برنامه ریزی برای برگزاری میزگرد باغستان های سنتی در اواخر شهریور ماه هستیم.
بر اساس برنامه اصلاح و ساماندهی ایسنای قزوین در صدد راه اندازی دفاتر شهرستان ها هستیم.اولویت نیز با شهرستان های تاکستان و بویین زهراست. اگر از مخاطبین این سطور کسی هست که آمادگی و البته تجربه ای برای پوشش اخبار این مناطق دارد و یا میتواند فرد یا افراد واجد شرایطی را معرفی کند از طریق hosseintahery@gmail.com با من مرتبط شود .

+ نوشته شده در چهارشنبه سوم مرداد 1386ساعت 23:42 توسط حسین طاهری قزوینی یک نظر


ملی پوش بازنده از ان ما!!
دیروز با سلام و صلوات جلسه دبیران سرویس های خبری ایسنا برگزار شد.بخش عمده ای از مسایل مطرح شده تکراری بود و به قول عرفان دیالوگ های تکراری جلسات با جدیت در این جلسه هم ادا شد!
واکنش من هم در قبال این دیالوگ ها و طرح مسایل تکراری قول مساعد برای حل و پیگیری آن هاست...البته خیلی از مشکلات مطرح شده در این جلسات از آغاز کارم در ایسنا حل شده است.به هر حال بچه ها فراموش نکرده اند که همین چند ماه پیش درگیر چه مشکلات به ظاهر ساده و پیش افتاده ای بودیم.پس از پایان بررسی دستور جلسه نوبت به بحث شیرین روز خبرنگار رسید.بالاخره معنای پچ پچ بچه ها را از ابتدای ساعت کاری متوجه شدم.قول دادم که موضوع را پیگیری کنم.عمده مسایل مطرح شده را تا آن جایی که روی کاغذ آورده بودم در جلسه عصر دیروز با مهندس مرادی مطرح کردم.کهندس مرادی هم متقابلا ً قول داد تا مشکلات موجود را پیگیری کند. قول های ایشان حامل چند خبر خوب هم بود که در صورت اطمینان از تحقق آن ها حتما ً تحریره نیز از آن ها مطلع خواهند شد.
شب با حسین علیجانی ، حاج یوسف کرمی ، عیسی ، بهنام و مرتضی سپری شد و طبق معمول بیشتروقت با هم بودنمان به کسب اطلاع از آخرین اخبار استان گذشت. به خصوص اخبار انتخابات که کم کم تنورش ملتهب تر و داغ تر می شود.حسین علیجانی ، مسئول روابط عمومی ارشاد و دبیر اجرایی دومین جشنواره مطبوعات نیز از برنامه ها و ایده هایش برای مراسم روز خبرنگار گفت.الحق که حسین ، خلاق و خوش ذوق است.امیدوارم نقشه هایش برای 17 مرداد ماه محقق شود و صورت واقعیت پیدا کند.
خوشبختانه دیروز هم 8 خبر بر خروجی ایسنای قزوین بود که آمار قابل قبول اما نه ایده آلی است.
امروز بیشتر ساعات کاری به امور اداری و اجرایی گذشت.کلاس های مبانی خبرنویسی ایسنا از 5 شنبه این هفته آغاز می شود و باید هماهنگی های لازم برای برگزاری مطلوب آن صورت گیرد.قرار بود این دوره با همکاری خانه مطبوعات برگزار شود که تعلل این نهاد باعث شد تا این همکاری شکل نگیرد.
از طرفی درگیر راه انداری کتابخانه و آرشیو مطبوعات تخصصی ایسنا هم هستیم.این طرح چند ماهی است که مطرح شده اما تا به حال امور جاری فرصت پیگیری این موضوع را نداده بود.جالب آن که با پیگیری دوستان موفق شده ایم تا نظر موافق چند نشریه را برای آبونه رایگان جلب کنیم.
امروز هم جو ایسنا تا حدودی از مسابقه فوتبال ایران و کره جنوبی تاثیر گرفته بود. نتیجه همانی بود که اکثر بچه ها پیش بینی می کردند و اتفاقا ً حسین علیجانی که به طور اتفاقی دقایقی پیش از بازی دیدمش نیز بر آن تاکید داشت.جمله قصار حسین این بود که می بازیم و با افتخار برمی گردیم.البته پوست ایرانی ها کرگدن وار ضخیم شده و ما عادت کرده ایم به اختن و به قول محسن نامجو از آن ما بودن ملی پوش بازنده!!

+ نوشته شده در یکشنبه سی و یکم تیر 1386ساعت 22:55 توسط حسین طاهری قزوینی 3 نظر

دیروز...امروز...فردا!!
1- دو روز است که نتوانسته ام روزنوشته هایم را بنویسم. فشار کار و درگیری های حاشیه ای گاهی باعث می شود که فرصت نوشتن همین چند پاراگراف را هم نداشته باشم.
مهم ترین اتفاق این دو روز، برگزاری گردهمایی شهرداران کلان شهر ها و مراکز استان های کشور در قزوین بود.
مراسم افتتاحیه را خودم پوشش دادم و باز نزدیک بود با صفت الله صالحی ، مسئول روابط عمومی شهرداری وارد مشاجره جدی شوم که خدا را شکر با پا درمیانی خزائلی ، مدیر عامل سازمان نوسازی و بهسازی مساله ختم به خیر شد.به هر حال فشار های ایسنا باعث شد تا امروز خبرنگار مارا برای مصاحبه با مهدی هاشمی ، معاون امور عمرانی وزارت کشور دعوت کنند.
مهدی هاشمی که از نزدیکان محمود احمدی نژاد است در سخنرانی مراسم افتتاحیه ، چند بار مسایل توهین آمیز را به قزوین نسبت داد.مثلا ً در واکنش به سخنان نصری مبنی بر تلاش مسئولان استان برای جهانی کردن قزوین با کنایه و نسبت دادن فعل ناشایستی به قزوینیان گفت : زیاد برای جهانی شدن قزوین تلاش نکنید چرا که قزوین جهانی هست!!
سخنرانی نصری هم اگرچه باز در برخی فراز ها تکراری جلوه می کرد اما با تعصبی که استاندار قزوین در معرفی توانمندی های قزوین به خرج داد جالب و منحصر به فرد بود.
پس از مراسم افتتاحیه خزایلی مرا به کناری کشید و گفت : آقای مهندس ! این همه درس خوندی تا آخرش خبرنگار بشی!!؟
بلافاصله گفتم : مگه خبرنگاری چه اشکالی داره؟من کارم را دوست دارم.
ماجرای من و خزایلی داستان طولانی ای است که در این مجال نمی گنجد.
2- تلاش خبرنگاران سرویس اجتماعی ایسنا برای یافتن خیرخواه ، مدیر کل بهزیستی استان پس از قریب به یک هفته و آن هم در هفته بهزیستی بی نتیجه و نافرجام ماند. گویا آقای خیرخواه حاضر به مصاحبه با هیچکس نیستند و حتی در مراسم های ویژه این هفته هم حضور پیدا نمی کنند.البته خبرنگار ما موفق شد چند دقیقه ای از طریق تلفن مستقیم آقای مدیر کل با ایشان صحبت کنند ولی خیرخواه بدون هیچ مقدمه ای گفت که باید از طریق روابط عمومی هماهنگ کنید.مسئول روابط عمومی هم اعتراف می کند که حاضر به جلب رضایت مدیرش برای مصاحبه نیست.خوب! این هم از رویدادهایی است که تنها و تنها در جغرافیای جهان سوم رخ می دهد.
3- عرفان دادخواه ، عکاس کوشای ایسنا که برای پوشش تور بین المللی دوچرخه سواری با گروه همراه شده بود پس از بازگشت از مأموریت نزدیک به 24 ساعته اش موفق به قراردادن دو گزارش تصویری از این رویداد بر خروحی ایسنا شد.
فکر می کنم تجربه ای خوب و ماندگار برای عرفان و مجموعه ایسنا بود.لازم است از همکاری های اقای مقدم ، رییس هیات دوچرخه سواری و رضا علیزاده ، سرپرست گردشگری سازمان میراث فرهنگی تشکر کنم که موجبات همراهی عکاس ایسنا با تور را فراهم آوردند.
امروز اولین جلسه ستاد خبری ایسنا برای انتخابات مجلس هشتم تشکیل شد.در مجموع قدمی بود رو به جلو.به شخصه به این ستاد خبری امیدوارم و امیدوارم حسین آذربایجانی هم از عهده امور ستاد برآید.
... و اما 4- از آمار سایت چندان راضی نیستم.ازدحام موجود در ایسنا تا حد زیادی راندمان کاری را کاهش داده است.امیدوارم با ارائه برنامه جدید ساماندهی نیروی انسانی – که مبتنی ب کوچک کردن ایسنای مرکز و راه اندازی دفاتر شهرستان هاست – بتوانم کمی به این روند نامطلوب سامان بدهم.
دیشب صفحه بندی اولین پیش شماره دوره ی جدید هفته نامه نامه قزوین به اتمام رسید.این شماره به صورت داخلی و بیشتر برای کنترل واحد های فنی منتشر می شود.
تیتر اول این پیش شماره به استعفای چند مقام مسئول برای شرکت در انتخابات مربوط می شود . تیتر خوبی از آب درآمد: پرده اول هشتمین مجلس!
امشب جشن ازدواج مهدیه میرناصری و احسان میرزاده است .قلبا ً از به سر انجام رسیدن داستان مهدیه و احسان خرسندم .جالب آن که منزل این زوج تقریبا ً در همسایگی خانه مان قرار داد و به عبارتی با مهدیه و احسان همسایه شده ایم. انشاء الله صد سال به پای همدیگر جوان بمانند.
فردا هم سالروز میلاد ویدا ورزنده از خبرنگاران قدیمی ایسنای قزوین است و بچه های ایسنا مثل هر رویداد خوشایند و بعضا ً ناخوشایندی که برای همکارانشان پیش می آید می خواهند سنگ تمام بگذارند.به طوری که مجبور شدم روز کاری ایسنا را از جمعه و البته استثنا ئا ً به امروز منتقل کنم. امیدوارم خانم ورزنده هم که از همکاران متین و دوست داشتنی ایسنا یی ست هماره سالم و امیدوارا و دلشاد باشند.


+ نوشته شده در پنجشنبه بیست و هشتم تیر 1386ساعت 19:43 توسط حسین طاهری قزوینی 6 نظر


پیدا کنید شهردار را ؟!!
امروز نه تنها خواب نماندم که پس از مدت ها طعم سحر خیزی را چشیدم.همین موضوع باعث شد تا به چند کار عقب مانده ام که به ظاهر پایان ناپذیر شده اند برسم.ساعت 8 صبح به ایسنا رسیدم.تکمیل پروپوزال برنامه شبانه امروز هم به دلیل فشردگی کاری ممکن نشد ، همان طور که نرسیدم تا عملکرد هفته اخیر خبرگزاری را به معاونت فرهنگی ارائه کنم.
از صبح در به در به دنبال شهردار غایب از نظر قزوین بودیم. همایش شهرداران کلان شهرهای کشور قرار است روزهای چهارشنبه و پنج شنبه این هفته در قزوین برگزار شود و در مسیر تهیه پیش خبر این همایش باید با مسئول روابط عمومی و شهردار قزوین گفتگو می کردیم.تهیه یک پیش خبر ساده اما به کشف موضوع جالبی انجامید.صفت الله صالحی مسئول محترم روابط عمومی شهرداری در گفتگو با ایسنا اعلام داشتند که حضور خبرنگاران تنها در افتتاحیه این همایش ممکن است. احتمالا ً شهرداران کلان شهرها می خواهند در این همایش آخرین نتایج رایزنی های هسته ای را بررسی کنند که با این تاکید عنوان می شود که حضور خبرنکاران در ادامه این همایش ممکن نیست.این در حالی است که پیش از این دو دوره از هشت دوره این همایش در قزوین برگزار شده بود که در هر دو دوره ،خبرنگاران می توانستند آزادانه حضور داشته باشند. تحقیقات دوستان ما در ایسنا نشان می دهد که بررسی موضوع چالش برانگیز حذف ساختار سازمان همیاری های شهرداری می تواند یکی از دلایل محرمانه تلقی شدن مذاکرات این همایش باشد.
البته دوست داشتیم توضیحات بیشتر را از محمود کمالی ، شهردار قزوین بشنویم.اما شماره موبایل همیشگی ایشان به پسرشان واگذار شده و فعلا ً امکان برقراری تماس با شهردار ممکن نیست.
در همین اثنا متن نطق پیش از دستور عباسعلی خاکساران ، سخنگوی شورای شهر قزوین به دستمان رسید.کافی است گوشه هایی از اظهارات ایشان را در خبر امروز ایسنای قزوین بخوانید تا دریابید که چگونه شورای شهری که به اعتقاد عباس ظاهری ، رییس آن یکدست و هماهنگ است بلای جان شهرداری قزوین شده است.
آقای خاکساران در این نطق ادعا کرده اند که 80 درصد نیروهای شهرداری با توصیه افراد به کار گرفته شده اند.وی همچنین خواستار تشکیل کمیته ای برای بررسی این موضوع در شهرداری شده است.به نظر می رسد کمالی روزهای سختی را در پیش دارد...
امروز دوستان و همکاران سابق ایسنا که به تازگی از کنکور کاردانی به کارشناسی فارغ شده اند برای دیدار با دوستانشان و البته خداحافظی با مجموعه به خبرگزاری آمدند.
کمی در خصوص اوضاع و احوال و برنامه هایشان برای آینده صحبت کردیم. داستان این دوستان سابق واقعا ً طولانی است ولی امیدوارم هر جا که هستند و هر چه می کنند آرزوهایشان محقق شود.تغییر ساختاری فضای ایسنا هم برای این دوستان جالب توجه بود.خوشبختانه نظم خوبی بر مجموعه حاکم شده و این نظم در کالبد به نظم در کار و افزایش راندمان انجامیده است.البته احساس می کنم تازه جاده را یافته ایم و بی تعارف در ابتدای این مسیر بازیافته ایم.
فردا قرار است میزگرد بررسی طرح توسعه راهبردی شهر قزوین در ایسنا برگزار شود. گویا مهندس فرخ زاد به عنوان نماینده نظام مهندسی در این جلسه شرکت خواهند کرد. امیدوارم میزگرد خوبی از آب درآید .برگزاری این میزگرد ها یکی از علایق همیشگی من بوده و تقریبا ً هر جا که بودم از انجام آن دفاع کرده ام.لازم است که در این جا یادی از میزگردهای تخصصی نشریه پیام شهر داشته باشم و بر بی محتوایی امروز این نشریه افسوس دوباره بخورم.
امروز مطلع شدم که شهرداری برای ایجاد نظم بیشتر در شهر در آستانه همایش شهرداران کلان شهر های کشور اقدام به جمع آوری فروشندگان دوره گرد و توزیع کنندگان میوه و تره بار دوره گرد کرده است.باور ندارید ؟کمی به دور و برتان دقیق شوید تا ببینید چند روزی است از سبزی فروش ها و نمکی ها خبری نیست.آدم یاد آماده سازی شهرهای میزبان المپیک می افتد.امیدوارم این المپیک بی تماشاگر برای شهر ما مدال آور و میمون باشد...
خبر دیگر این که گویا حکم سرپرستی مدیر کل امور اجتماعی استانداری قزوین جهت اداره امور معاونت سیاسی و امنیتی استاندار صادر شده است و به این ترتیب شیرازی ، فردی است که به طور موقت جایگزین عباس نیکویه می شود.
راستی لازم می دانم از لطف علیرصا خدابخش عزیز که اقدام به معرفی من و ایسنا در گریز کرده اند تشکر کنم.علی رضا بی شک و بی تعارف یکی از زحمت کشان واقعی عرصه رسانه ای استان است. البته این در مقابل خوبی دیگر خدابخش بی اهمیت است! کدام خوبی؟ این که علیرضا اصلا ً ادعایی در این زمینه ندارد و بی سرو صدا کارش را می کند.خداوند سلامتش دارد و سیستمش از گزند ویروس ها در امان باشد!!

+ نوشته شده در سه شنبه بیست و ششم تیر 1386ساعت 0:4 توسط حسین طاهری قزوینی یک نظر

ایسنا، توماس هسلر و کوپا آمریکا!!

اول از همه لازم می دانم از جامعه رسانه ای دنیا عذر خواهی کنم.چرا؟
امروز به عنوان مسئول یکی از دفاتر یکی از خبرگزاری های دنیا ساعت 9 از خواب بیدار شدم. به عبارتی دقیق تر دنیا را آب برد و ما را خواب.
ورودم به ایسنا نیز همزمان شد با خروجمان با دوستان معاونت فرهنگی برای شرکت در جلسه ای در دانشگاه علوم پزشکی. طرف مقابل جلسه معاون فرهنگی دانشگاه علوم پزشکی قزوین بود.این دانشگاه ، یکی از قدیمی ترین دانشگاه های پزشکی در ایران است و یکی از اولین نهاد های آموزشی که ایسنا با آن وارد تعامل جدی شد.
زمانی نه چندان دور دانشجویان این دانشگاه بیش از نیمی از نیروی انسانی ایسنا را تشکیل می دادند.
به هر حال پس از طی مسافتی تقریبا ً طولانی از ورودی دانشگاه به معاونت فرهنگی رسیدیم.جالب بود که در این جلسه معاون فرهنگی سابق دانشگاه می گفت که این معاونت در دانشگاه مهجور مانده است، به طوری که اگر دانشجویی بخواهد از ساختمان های آموزشی خودش را به معاونت برساند غش و ضعف خواهد رفت و به آب قند نیاز پیدا می کند.
در مجموع ، مذاکرات مثبتی انجام گرفت و امیدواریم در گام اول مشکل فقدان مکان مناسب جهت استقرار خبرگزاری ایسنا در دانشگاه حل شود.البته معاون سابق در ادامه بیاناتشان عنوان داشتند که بهتر است جهاد دانشگاهی در ابتدا با تابلوی ایسنا وارد دانشگاه ها نشود چون اصولا ً مسئولین دل خوشی از خبرنگاران ندارند.
البته پر بیراه هم نمی گفت...
به محض ورود به ایسنا با حجم زیادی از کارهای عقب افتاده مواجه شدم.در این اثنا هم مهدیه تماس گرفت و در خصوص مجاورت پیکر جعفر کیانی که بر اثر مجازات سنگسار درگذشت با پیکر دایی مرحومش در غسالخانه بهشت فاطمه توضیحاتی داد.جالب بود.حتی اطلاعاتی در خصوص قطعه به خاکسپاری کیانی به دست آورده بود.
شایعه استعفای مرتضی موسی خانی از ریاست دانشگاه آزاد قزوین برای شرکت در انتخابات امروز در شهر متولد شد.هنوز منبع موثقی این موضوع را تایید نکرده.با فاطمه اشدری هم تماس گرفتیم تا در خصوص صحت خبر استعفایش آگاه شویم.اشدری استعفایش را تایید کرد و گفت امیدوار است با رفع ابهاماتی ، درخواست استعفایش از عضویت در شورای سوم شهر قزوین با موافقت مواجه شود.
حوالی ساعت دو بعد از ظهر بود که تازه یادمان آمد که مسابقه فوتبال ایران و چین در حال برگزاری است.اول به رادیوی موبایل وجیهه یوسفی متوسل شدیم اما این هم راضی مان نکرد تا بالاخره با هزار و یکی ترفند توانستیم از طریق تلویزیون اتاق ریاست مسابقه را هم به صورت صوتی و هم تصویری دنبال کنیم.
تازه آن جا بود که فهمیدیم مهندس مرادی چقدر فوتبالی است به طوری که به راحتی تشابه فلان ضربه کاشته را با ضربه کاشته توماس هسلر در جام جهانی 90 ایتالیا یادآوری و از مثلت دایی ، باقری و خداداد عزیزی به نیکی یاد می کرد.
راستی از فوتبال گفتم...همین الان که دارم این ها را مینویسم فینال کوپا آمریکا در جریان است و برزیل به قول فردوسی پور بر خلاف انتظار ها با یک گل از آرژانتین جلو افتاده.بقیه حرف ها می ماند برای فردا.
می دانم که روز نوشت امروز بیشتر شبیه صفحه ورزشی روزنامه ها شد این را هم بگذارید به حساب مهجور بودن ورزش در ایسنای قزوین...اوکِی؟!!!
+ نوشته شده در دوشنبه بیست و پنجم تیر 1386ساعت 6:58 توسط حسین طاهری قزوینی یک نظر

آرامش پیش از طوفان
امروز ، روز بی خبری بود...آرامش ظاهری حاکم بر فضای شهر به ویژه در خصوص مسایل سیاسی ، وضعیت را برای پیش رو بودن طوفان فراهم کرده است.
امروز مطلع شدم که علاوه بر عباس نیکویه ، حاج داوود محمدی ، عباسپور و فردی به اسم قنبری الموتی که گویا کارمند ارشد وزارت کشور است برای آزمودن بخت خویش در انتخابات پیش رو استعفا داده اند.
با جدی تر شدن فضای انتخاباتی ، تصمیم داریم به زودی کمیته ای برای پیگیری اخبار انتخابات مجلس هشتم در ایسنا شکل دهیم.
امروز نیلوفر فلاح پور پس از نزدیک به یک ماه غیبت به دلیل شرکت در آزمون کاردانی به کارشناسی به ایسنا بازگشت.تغییرات ساختاری و کالبدی ایسنا کمی دچار شگفتی اش کرده بود اما مطمئنم به زودی به تغییرات تازه عادت خواهد کرد.در کنار این خبر خوب ، خبر فوت پسر دایی عرفان (دبیر سرویس عکس ایسنا) را نیز شنیدیم.گویا طی چند روز اخیر یکی از دوستان عرفان هم فوت کرده بود .خداوند سومین مصیبت را از سر عرفان عزیز دور کناد!
جلسه دبیران سرویس ها نیز به مانند چند ماهه اخیر با همان حرف های تقریبا ً تکراری پیگیری شد.سیاست خود در زمینه کوچک کردن ایسنا با استقبال بچه ها روبرو شد .
به زودی باید خودم را برای مطالعه دروس برای شرکت در آزمون کارشناسی ارشد آماده و به موازات آن باید ساماندهی به ایسنا را با سرعت بیشتری پیگیری کنم.
مقدمات برگزاری میزگرد بررسی و آسیب شناسی طرح راهبردی شهرقزوین (CDS) هم امروز فراهم شد و حضور علی حسن ظاهری ، مسعود نصرتی(معاون شهرسازی شهرداری قزوین)، دکتر براتی(تهیه کننده طرح CDS) و مهندس مانی فر ، کارشناس سازمان مسکن قطعی شده است.البته قصد بر این بود که نادر محمد زاده نیز در این میزگرد حضور داشته باشد که گویا ایشان در سفر حج هستند.
خبر دیگر در خصوص سرویس مدیریت شهری این که درخواست ایسنا از شهردار برای مصاحبه اختصاصی به روابط عمومی و جناب آقای صالحی ارجاع داده شده است.این یعنی ایسنا باید خواب تحقق مصاحبه اختصاصی را ببیند.
نگاه سرشار از سوء تفاهم آقای صالحی به ایسنا و گردانندگان آن باعث شده تا این رسانه به طور کامل از سوی شهرداری بایکوت خبری شود.آقای کمالی البته قول داده تا مصاحبه مطبوعاتی اش با رسانه ها تا آخر این هفته برگزار شود که البته بعید می دانم.
به هر صورت رسانه های محلی قزوین به پاسخگو نبودن مجموعه شهرداری عادت کرده اند و این برخوردها چندان برای ما و همکارانمان غریب نیست.

+ نوشته شده در یکشنبه بیست و چهارم تیر 1386ساعت 18:10 توسط حسین طاهری قزوینی یک نظر

فکر های جدید من برای ایسنا

امروز اولین جمعه کاری ایسنا بود. من به همراه الهام یزدی ها و وجیهه یوسفی و البته مدیر کوشای پشتیبانی جهاد این اولین جمعه کاری را کلید زدیم.
امروز حسابی بچه ها را خسته کردم. آرامش حاکم بر تحریریه و اتاق خبر باعث شد تا راندمان کاری مان نیز افزایش یابد.به طوری که در پایان ساعت کاری متوجه شدیم که 16 خبر را تنها در عرض یک روز به تهران ارسال کرده ایم.نتیجه کار هم قابل توجه بود.8 خبر بر روی سایت قرار گرفت که البته احتمالا ً دفتر مرکزی به دلیل ایجاد تعادل در اخبار خروجی روی سایت در روهای پیش رو از انتشار مابقی اخبار خودداری کرده بود، وگرنه امروز می توانستیم رکورد خروجی اخبار ایسنای قزوین را کمی جابجا کنیم.
البته هنر نمایی های مدیر عزیز پشتیبانی و همخوانی جالب توجه ایشان با محسن نامجو کمک کرد تا زیاد از محیط معمولا ً پر سرو صدای تحریریه دور نشویم. امروز آن قدر درگیر کار بودیم که تازه ساعت سه و نیم پس از ظهر متوجه شدیم که چند ساعتی از وقت صرف ناهار گذشته است.
به هر حال لازم می دانم علاوه بر دوستانی که ذکرشان رفت از محمد آریانپور که اخبار مربوط به گردهمایی مدیران عامل سازمان های سراسر کشور را به موقع آماده کرد و به ایسنا رساند تشکر کنم.
بلافاصله پس از پایان کار ایسنا به اصرار عیسی صفری در جلسه هماهنگی نشریه نامه شرکت کردم.گویا مهلت انتشار نامه تا پایان این ماه به اتمام می رسد و بنابر این دوستان به این نتیجه رسیده اند که باید هر چه زودتر آستین بالا بزنند و نشریه را در هفته جاری منتشر کنند.
عصر به عادت چند هفته اخیر به سالن فوتسال الغدیر رفتیم.بازی واقعا حساس بود و من هم کمی آسیب دیدم.به نظرم باید بیشتر ورزش را جدی بگیرم و البته جدی بگیریم.
در جریان بازی بود که از یک منبع موثق آگاه شدم که عباس نیکویه ، معاون سیاسی و امنیتی استاندار قزوین برای حضور در انتخابات مجلس هشتم استعفا داده است وگویا فاطمه اشدری هم قصد استعفا داشته که با مخالفت همفکرانش مواجه شده است.استعفای نیکویه نشان گر برخی تحولات سیاسی است که دقیقا ً به دلایل سیاسی و استراتژیک از ذکر مستقیم آن ها معذورم .به هر حال اصولگرایان در قزوین هم برای وفاق کار مشکلی را در پیش دارند.یک منبع موثق دیگر هم از انتصاب محمد حسین شفیعی ها به عنوان معاون تازه سیاسی و امنیتی خبر داد.البته خبر دوم فعلا ً در حد شایعه است ولی به قطع یقین تکلیف این صندلی خالی و در عین حال مهم استانداری تا چند روز آینده مشخص خواهد شد.
عصر در محوطه مجموعه ورزشی الغدیر حاج داوود محمدی را دیدیم.صحبت هایمان بیشتر پیرامون حضورشان در انتخابات آینده و همین طور اجرای حکم سنگسار بود. حاج داوود به شدت از اجرای حکم شاکی بود و می گفت اجرای حد شرایط پیچیده و خاص خودش را دارد و باید مرحل مختلفی برای اجرای آن پشت سر گذاشته شود.
راستی گویا فلامینگو ، تیمی که عیسی و بهنام در شکل گیری آن نقش داشتند در اولین مسابقه خود در جریان رقابت های لیگ برتر فوتسال کشور شکست خورده است. امیدوارم این اولین و آخرین شکست آن ها باشد.یادم هست یکی می گفت شهری که فوتبال ندارد شهر مرده ای است.امیدوارم خدا فلامینگو را برای زنده بودن قزوین حفظ و پشتیبانی کند.
افزایش راندمان کاری امروز که ارتباط مستقیمی با ایجاد فضای توأم با آرامش داشت مرا به این فکر واداشته تا تصمیمات جدیدی برای بهینه کردن ساعات کاری ایسنایی ها اتخاد کنم.یکی دو ایده در ذهنم هست.یکی ش می تواند تشکیل باشگاه خبرنگاران جهاد دانشگاهی باشد تا نیروهای تازه کار جهت آموزش و کارآموزی در این واحد مشغول به فعالیت شوند و پس از گذراندن دوره آموزشی و کسب تجربه اولیه وارد ایسنا شوند.به هر حال این ایده هنوز خام است و باید در گردونه تجارب و پیشنهادات دیگران پخته شود.
امروز چند عضو فعال سابق ایسنا ، در آزمون کاردانی به کارشناسی شرکت کردند. گویا اکثر بچه ها از عملکردشان در این آزمون رضایت داشته اند. از صمیم قلب آرزو می کنم که نتیجه آن چه باشد که آرزو دارند.

+ نوشته شده در جمعه بیست و دوم تیر 1386ساعت 23:25 توسط حسین طاهری قزوینی یک نظر

آن سوی تصویر متعارف یک خبرنگار

اگر تصورتان از یک خبرنگار، موجود همیشه سرشار از انرژی و خستگی ناپذیری است که نمی توان اثری هر چند میکروسکوپی از افسردگی و خستگی را در آن بیابید مطمئن باشید که وضعیت من ، امروز اصلا ً با تصوراتتان یکی نیست....
فشار کاری یک هفته اخیر و برخی مسایل دیگر خودش را امروز نشان داد. این گونه بود که امروز رکورد طولانی ترین خواب بعد از ظهر خود را طی سال های اخیر شکستم !
امروز صبح با تماس تلفنی امیر بیدار شدم.امیر برای گذراندن مرخصی میان دوره آموزش نظام وظیفه خود از سمنان برگشته و از من می خواست تا آثارش را برای جشنواره مطبوعات تایید کنم.امیر می گفت که آثارش رابه همراه تاییدیه باید تا ساعت 9 صبح به خانه مطبوعات تحویل دهد.
از سویی ایسنای قزوین نیز از این هفته روز تعطیل خود را برای هماهنگی با ایسنای تهران به پنج شنبه ها تغییر داده و این کار را برای صدور تاییدیه امیر مشکل می کرد.بالاخره با هماهنگی صورت گرفته با واحد پشتیبانی جهاد این مشکل هم مرتفع شد.
خبر دیگر از جشنواره مطبوعات این که به گفته برخی منابع ، نزدیک به 700 اثر در جشنواره امسال شرکت داده شده.البته حسین علیجانی که قرار است آثار را روز شنبه به داوران این دوره برساند در حاشیه دومین روز سومین گردهمایی مدیران عامل سازمان های حمل و نقل همگانی سراسر کشور به من گفت که تا به حال نزدیک به 450 اثر ثبت شده اند. به هر حال خدا به خیر کناد!!
روز دوم گردهمایی مدیران عامل سازمان های حمل و نقل سراسر کشور با آرامش خاصی پیگیری شد. رویداد مهم روز پایانی گردهمایی، سخنرانی جالب مهدی یدی همدانی ، معاون جوان حمل و نقل و ترافیک شهرداری قزوین بود.
یدی همدانی که دکترای ترافیک دارد یکی از جوان ترین مدیران بدنه شهرداری قزوین است و دومین گزینه جوانی است که محود کمالی ،شهردار قزوین پس از محمد رضا خزایلی ، مدیر عامل سازمان نوسازی شهرداری، رو کرده است.
برخی منابع می گویند که یکی از بستگان نزدیک دکتر همدانی از فرماندهان ارشد سپاه است و همین موضوع بر انتخاب او تاثیر گذار بوده ولی به هر حال چند دیدار و ملاقات با وی مرا به این نتیجه رسانده که همدانی جوان ، دارای اطلاعات گسترده ای در حیطه تحت مدیریتش است و اگر به او میدان داده شود به یکی از مدیران متخصص و آینده دار مبدل می شود.
سخنرانی امروز او به بررسی نقش عابر پیاده و پیاده روی در فرایند حمل و نقل عمومی مربوط می شد.
اطلاعاتی که وی از تجارب برخی کشورها به ویژه انگلستان ، فرانسه و حتی کشورهای آمریکای لاتین در این زمینه ارائه می کرد تقریبا ً باعث تعجب و شگفتی همه حاضران شده بود.
همچنین توضیحات همدانی در خصوص سیستم شبکه سریع اتوبوسرانی (BRT) جالب توجه و آموزنده بود.
ناهار را همراه با دوستان در کمپ استقرار مهمانان گردهمایی گذراندم.جایی درحاشیه شهر اقبالیه که پیش از ادغام جهاد سازندگی و وزارت کشاورزی محل سازمان کشاورزی قزوین بوده و اکنون تیدیل به دانشگاه کشاورزی - البته از نوع علمی ، کاربردی اش – شده است.
مکانی نامنظم و رو به ویرانی که اصلا ً متناسب با شان یک مکان آموزشی نیست.
امروز روزنامه اعتماد خبر مربوط به حضور قاضی اجرای حکم سنگسار جعفر کیانی در تاکستان را منتشر کرده بود. کمی دلم گرفت که چرا رسانه های استان این همه در خصوص انعکاس رویدادهای بومی منفعل هستند.متاسفانه دست ما هم که تا حدودی بسته است ولی از رسانه هایی نظیر ایرنای قزوین یا فارس انتظار می رود بیشتر در این زمینه ها فعال باشند.

+ نوشته شده در جمعه بیست و دوم تیر 1386ساعت 0:9 توسط حسین طاهری قزوینی یک نظر

از شاگرد احمدی نژاد تا انفصال عامل اجرای حکم سنگسار

اول – سومین گردهمایی مدیران عامل سازمان های حمل و نقل سراسر کشور امروز به میزبانی شهرداری و سازمان حمل و نقل اقباله در سالن اجتماعات شهید امامی استانداری قزوین افتتاح شد.این همایش دو روزه با همکاری سازمان میراث فرهنگی ،UN HABITAT و استانداری قزوین برگزار می شود.
من به عنوان نماینده ایسنا مسئولیت ستاد خبری این گردهمایی را بر عهده دارم. البته بیشتر زحمات بر دوش محمد آریان پور دبیر سرویس مدیریت شهری ایسنا است.
از نکات جالب توجه روز اول این همایش اولین سخنرانی معاون حمل و نقل و ترافیک سازمان شهرداری ها و دهیاریهای کشور بود.نعمتی 28 ساله که از زمان انتصابش به این سمت یک هفته نمی گذرد دکترای ترافیک دارد و از شاگردان محمود احمدی نژاد در دانشگاه علم و صنعت ایران بوده است.
به گفته برخی از دانشجویان سابق این دانشگاه ، نعمتی از اعضای رادیکال طیف محافظه کار در دانشگاه علم و صنعت محسوب می شده و در برخی از سخنرانی های اصلاح طلبان حضور فعال و چشمگیری داشته است!
همچنین در پی تغییر و تحولات ناگهانی _ این ناگهانی دقیقا ً مثل عبارت فوت ناگهانی می ماند! – جوان 24 ساله ای به عنوان مسئول روابط عمومی سازمان شهرداریها و دهیاریهای کشور منصوب شده است.البته به اعتقاد من سن و سال آن قدر ها هم مهم نیست.امیدوارم این جوانگرایی همراه با تخصص گرایی باشد.
اکثر سخنرانان طرح سهمیه بندی بنزین را تحسین کرده و آن را عامل حل مشکلات ترافیکی و زیست محیطی کشور به ویژه پاییتخت قلمداد کردند.
فردا نیز این همایش با محوریت توسعه پایدار شهری و گردشگری ادامه می یابد.
مشروح اخبار این گردهمایی را احتمالا ً می توانید روز جمعه در ایسنای قزوین بخوانید.

دوم – ظهر امروز به اتفاق گروهی از روزنامه نگاران نشریات محلی و خبرگزاری ها از مجموعه تولید ساندن ایرانیان بازدید کردم. این کارخانه هفت سال پیش و به عنوان تنها نماینده شرکت معظم ساندن ژاپن در خاور میانه و آسیای جنوب غربی فعالیت خود را در زمینه تولید کولر و بخاری اتوموبیل های تولید شده توسط ایران خودور ، گروه بهمن و پیش تر ها کرمان موتور آغاز کرده است.
در این بازدید شریعتمداری ، مدیر عامل ساندن ایرانیان که گویا دستی در عکاسی و روزنامه نگاری هم دارد به تشریح عملکرد مجموعه تحت مدیریتش پرداخت.
به گفته شریعتمداری فعالیت این شرکت طی هفت سال اخیر باعث صرفه جویی ارزی بالغ بر 450 میلیون دلار شده است. وی هزینه نصب و تولید هر کولر خودروی پراید را 187 هزار تومان و برای پژو حدود 225 هزار تومان عنوان کرد.
ساندن ایرانیان اگرچه به گفته شریعتمداری ایرانی اداره می شود اما به وضوح از الگوی مدیریتی ژاپنی ها تبعیت می کند.نکته جالب در مورد این شرکت الزام همه پرسنل شرکت فارغ از سطح تحصیلات به آموختن زبان انگلیسی است.همچنین این شرکت برای هماهنگی با بازارهای جهانی به جای روز جمعه روز شنبه تعطیل است.
این بازدید تا پیش از بعد از ظهر پایان یافت.

سوم- امروز استاندار قزوین و معاون عمرانی وی با محمود احودی نژاد در تهران دیدار کردند تا پیشرفت مصوبات سفر رییس جمهور به استان قزوین را بررسی کنند.
این دیدار از حوالی ساعت 10 آغاز شد و با احتساب ما باید حوالی ساعت 14 پایان می یافت.به همین دلیل الهام یزدی ها را مأمور کردم تا حوالی این ساعت با موبایل استاندار یا پورمهدی تماس بگیرد و در خصوص محتوای جلسه سووال کند.
این مأموریت با موفقیت انجام شد و پورمهدی با تایید خبر گفت که نتایج جلسه به ویژه در خصوص جذب سریعتر اعتبارات طرح های باقیمانده رضایت بخش بوده است.
متاسفانه خبر به موقع روی سایت قرار نمی گیرد چون دوستان تهران فردا تعطیل هستند و می ماند روز جمعه.به هر حال ایسنا این جا هم – البته در پشت صحنه – جلوتر از رسانه های دیگر بود.

چهارم- حوالی عصر از یک منبع آگاه خبری مبنی بر انفصال قاضی اجرای احکام تاکستان را شنیدم. گویا این اتفاق پس از تایید رسمی اجرای حکم قصاص در روستای آقچه کند تاکستان و در پی عدم هماهنگی قاضی اجرای حکم با مقامات قضایی استان برای اجرای این حکم صورت گرفته است.
باید خبر را فردا از طریق منابع رسمی پیگیری کنم. البته شک دارم که در نهایت خبر روی سایت برود.

+ نوشته شده در چهارشنبه بیستم تیر 1386ساعت 22:14 توسط حسین طاهری قزوینی 5 نظر

هیچ نظری موجود نیست: